در روزگار کنونی افسردگی مسئله‌ای است که گریبان گیر بخش زیادی از افرادست

این حس در هر فردی به اندازه و درجه خاصی است، ولی میتوان گفت اغلب افراد اجتماع دورانی از زندگی خود را گرفتار افسردگی شده اند.

افسردگی! این حالت دل آزار مدرن! همه ما لحظاتی داریم که در لاک شخصی مان فرو می‌رویم و گرفتار افسردگی می‌شویم.

حتماً شما نیز تصدیق میکنید که این روز‌ها کم‌تر کسی را میتوان یافت که همواره شاد و خندان باشد متأسفانه افسردگی مشکلات زیادی برای جسم و روح ما به بار می‌آورد.

در اینجا می‌خواهیم بدانیم آیا این حالت روحی سبب چاقی نیز میشود یا خیر؟ با ما همراهی کنید. آیا افسردگی و چاقی جفت هم هستند؟ بطور معمول هنگامی که خلاف میل یا انتظارمان چند کیلو چاق می‌شویم سبب می‌شود خلقمان تنگ شود و گرفتار رنجش شویم.

ولی پرسش اینجاست آیا عکس این مسئله هم صادق است؟ یعنی زمانی که گرفتار افسردگی و رنجش هستیم رویارویی با اضافه وزن دشوار می‌شود؟ بایست بدانید که وضعیت روحی اغلب افراد با عادت‌های غذایی شان در رابطه مستقیم است.

برا این هم جای تعجب زیادی نیست چنانچه بگوییم که عوامل عاطفی و احساسی وظیفه مهمی در وزن بالاتر از طبیعی و چاقی دارد.

پژوهش‌ها چه می‌گویند؟

پژوهشگران اعتقاد دارند که چاقی و مشکلات ذهنی و روانی در هم تنیده هستند.

برآیند یک پژوهش جدید که روی ۵۰۰۰ مرد و زن جوان و بمدت بیست سال انجام گرفت نشان میدهد که ارتباط زیادی بین فربه شدن و افسردگی وجود دارد.

طی این زمان بیست ساله، همه شرکت کننده‌ها چه آن‌ها که افسرده بودند یا نه چند کیلو چاق‌تر شدند ولی پژوهشگران مشاهده کردند آنهایی که از افسردگی رنج می‌بردند چاق‌تر از میزان رایج شدند (به خصوص از قسمت شکم).

در عوض تحقیقات نشان داد عکس این مسئله صادق نیست.

یعنی اینکه آقایان و زن هایی که در آغاز پژوهش گرفتار مشکل اضافه وزن بودند نشانه‌های افسردگی از خود بروز ندادند علی رغم این که آن‌ها هم در طی این مدت چاق‌تر شدند.

چرا افسردگی سبب چاقی می‌شود؟

احتمالات زیادی وجود دارد ولی یکی از اساسی‌ترین علل و دلایل این است که اشخاص افسرده به منظور التیام مشکلات روحی خود بیشتر خوراک می‌خورند.

پژوهشگران با این تئوری بررسی‌های خود را پیش بردند که در بین افراد دارای وزن بسیار بالا، گردهمایی چربی‌ها در قسمت دل و شکم به علت بالا بودن میزان کورتیزول است.

کورتیزول در بازتاب به اضطراب و نگرانی ایجاد میشود.

کورتیزول و اثر آن روی وزنکورتیزول را بنام «هورمون استرس» می‌شناسند به دلیل این که در شرایط اضطراب و نگرانی زا به مقدار فراوانی ترشح میگردد.

پژوهشگران به این جمع بندی رسیده اند که میزان بالای کورتیزول سبب چاقی شکمی و گردهمایی چربی در منطقه دور کمر شده و با این وجود سبب کاهش حجم عضلات و تراکم استخوانی میشود بایست بدانید که هورمون کورتیزول هم چنین سبب ازدیاد مقدار قند خون نیز میشود و بدین ترتیب فشار خون را بالا برده و دستگاه دفاعی و ایمنی بدن را پایین میکند.

در نظر داشته باشید که میزان بالای این هورمون برای تندرستی عمومی بدن هرگز مناسب نیست.

نیز می‌بایست بدانید که میزان بالای کورتیزول سبب ازدیاد اشتها میشود تا بدن پس از تحمل لحظات تنش زا قادر باشد انرژی از دست رفته را بازگرداند.

برا این هم آنهایی که دچار اضطراب و نگرانی شده و تراوش کورتیزول آن‌ها زیاد شده است بیشتر به سوی استفاده از مواد غذایی گرایش پیدا میکنند.

این اشخاص به خصوص خوراکی‌های مملو از گلوسید (قند) را افزونتر مصرف میکنند.

چاقی

کم شدن میزان کورتیزول

چنانچه افسرده هستید و مازاد و اضافه وزنتان نیز به همین علت است. مناسب‌تر است پیش از هر کاری بفکر کم شدن میزان کورتیزول خود باشید.

برترین و طبیعی‌ترین روش برای این کار ورزش هر روزه است.

ورزش‌های سنگین‌تر به منظور کاستن از وزن خوبست. ولی مشکل اینجاس که اینگونه ورزش‌های سخت، درازمدت و انرژی بَر نیز سبب بالا رفتن مقدار کورتیزول میشود.

بهترین روش به منظور کاستن سطح کورتیزول این است که هرروزه بیست دقیقه در هوای آزاد پیاده روی کنید.

این کار سبب می‌شود که میزان هورمون استرستان کم‌تر شده و حال و هوایتان مناسب‌تر شود.

هم چنین سبب میشود که کالری‌های مازاد بسوزند و انباشته نشوند.

درمان خروپف : کلینیک فوق تخصصی درمان خروپف در تهران


ارتباط چاقی شکمی با افسردگی

بررسی‌های علمی گذشته به ارتباط میان چاقی و افسردگی تاکید دارند.بطور کلی دیده میشود که افراد دارای وزن بسیار بالا گرفتار افسردگی می‌شوند و برعکس اشخاص افسرده گرفتار بالارفتن وزن و چاقی می‌گردند و جالب آن که اشخاص افسرده اظهار میکنند که با خوراک خوردن به آرامش رسیده و همین موضوع سبب می‌شود بسیاری از اوقات حتی بدون حس گشنگی ناخود آگاه حجم زیادی از مواد خوراکی را دریافت نمایند و نهایتا به چاقی مبتلا می‌گردند.

حال آیا ارتباط چاقی در بخشهای گوناگون بدن بر‌روی خلق شما یکسان است؟

برآیند مطالعه تازه پنج ساله توسط محققان هلندی مشخص کرده که افسردگی شانس مبتلا شدن به چاقی قسمت شکم را افزایش میدهد درحالیکه این رابطه مابین افسردگی و چاقی همگانی بدن وجود نداشته است.

برآیند این مطالعه بیانگر این مسئله است که شاید مکانیسم فیزیولوژیک خاصی، افسردگی و گردهمایی چربی قسمت شکمی را به هم مرتبط می‌سازد.

هم چنین این برآیند می‌تواند علت قانع کننده‌ای باشد بر این‌که چرا خطر دیابت و مشکلات قلبی در اشخاص افسرده افزایش میابد.

در این بررسی طی پنج سال، بر روی بیشتر از دو هزار سالمند که بخوبی فعالیت‌های روزمره خود را انجام می‌دادند نشان داده شد: آنها که نشانه‌های افسردگی را دارا می‌باشند گردهمایی بافت چربی شکمی را بیش‌تر از همسن و سال‌های بدون نشانه‌های افسردگی دارا می‌باشند.

در این بررسی آینده‌نگر برای گزینش چاقی از نمایه ساختار و توده بدنی (BMI) و از اندازه‌گیری دورکمر و سی‌تی اسکن برای گزینش چاقی شکمی استفاده شد.

در حالت کلی برآیند این بررسی نشان داد افسردگی ریسک مبتلا شدن به چاقی شکمی را ۲ برابر میکند.

این افزایش گردهمایی بافت چربی، خاص چربی شکمی بود و در ایجاد چاقی همگانی تغییری مشاهده نشد.

این مسئله میتواند یک علت بیولوژیکی داشته باشد که کشف علت اساسی آن احتیاج به تحقیقات بیشتر را می‌طلبد.

مضاف بر آن، همانگونه که می‌دانیم چاقی شکمی بویژه گردهمایی چربی‌های بین‌بافتی از مخربترین نوع چاقی‌ها در ایجاد و توسعه خیلی از اختلالات و بیماریهای متابولیک و نیز اختلالات قلبی و سرخرگی است.

نکته عملی: قبلا ارتباط چاقی و افسردگی به اثبات رسیده است ولی با عنایت به مطالب فوق، در معالجه اشخاص افسرده که بطور معمول سیر مزمن خواهد داشت توجه به پیشگیری از چاقی شکمی با عنایت به اینکه این نوع از چاقی مسبب خیلی ازبیماریهای دیگرست اهمیت ویژه‌ای دارد.

تغییر سبک زندگی و داشتن جنبش جسمی و فعالیت بدنی منظم هر روزه در این بیماران مضاف بر آن که در تغییر خلق بیماران افسرده و بعبارتی التیام و بهبود نشانه‌های روانی آنها اثرات مفید غیرقابل انکاری دارد همچنین میتواند از بروز چاقی شکمی بطور جدی ممانعت نماید.

افزون بر این در معالجه دارویی بیماران افسرده (به عنوان یک رکن اساسی در التیام و بهبود بیماران افسرده) جلوگیری از پراشتهایی‌های در ارتباط با حالات خلقی که باعث چاقی شکمی می‌گردد بایستی مورد دقت و توجه قرار بگیرد.


چاقی باعث افسردگی می­شود یا افسردگی باعث چاقی؟

چاقی سبب افسردگی می­شود یا افسردگی سبب چاقی؟

گاهی گفته می­شود که افسردگی جواب آدم به مشکلات و اجبارهای زندگیست.

به عنوان مثال افرادیکه در کار و تحصیل یا پیوند زن و شوهری خود موفق نیستند، یا یکی از عزیزان خود را از دست داده­ اند، حالت­هایی از غمگینی، خمودگی، بی انرژی بودن و بی علاقگی را تجربه می­کنند.

در حقیقت این حالت­ها دالّ بر نشانه ­ها و نشانه‌های افسردگی هستند.

این اشخاص ناامید از التیام و بهبود شرایط هستند ماده‌های معدنی و برای تغییر اوضاع درمانده می­دانند.

عینا شبیه همین حالت­ها را در برخی اشخاص چاق می­توانیم به آشکار ببینیم.

پژوهش­‌های مختلف نشان داده است که بروز افسردگی در افراد دارای وزن بسیار بالا زیادتر از بقیه است.

چرا؟

برای جواب به این سوأل نخست بایست به مقوله درماندگی توجه کنیم.

درماندگی حالتی است که فرد زمانی آن را تجربه می­کند که به منظور نیل به هدف خاصی سعی زیادی به خرج می­دهد ولی به سرانجام مطلوب نمی­رسد.

افراد دارای وزن بسیار بالا زیادی را دیده ­ایم که نه فقط غمگین، خموده، ناامید و بی­ علاقه نبوده ­اند بلکه شادتر و امیدوارتر از اشخاص باریک اندام هم هستند.

ممکن است این اشخاص هیچ تلاشی را برای باریک اندام شدن به خرج نداده­ اند تا درماندگی و سرخوردگی را تجربه کنند! همین که سعی و وقت زیادی را برای باریک اندام شدن صرف کنند و موفق نشوند، درماندگی از تغییر و التیام و بهبود را تجربه می­کنند، عاملی که افسردگی را با خود بهمراه دارد.

اینجاس که باید خاطرنشان شد که افراد دارای وزن بسیار بالا نباید عجولانه و بدون آگاهی تصمیم بگیرند باریک اندام شوند چرا که احتمال شکست خود را بالا می­برند، به خصوص هنگامی که رویکردی چندوجهی برای علاج اتخاذ نشود.

این رویکرد چندوجهی شامل موردهای زیر است: تغذیه درست، فعالیت­های جسمی و ورزشی مناسب، تنظیم ترشحات هورمونی غده‌های درون ریز، مراجعه به روانشناس و مشاور با قصد تغییر سبک و شیوه زندگی ناکارآمد گذشته و حل مسائل در ارتباط با روانشناسی

چنانچه باریک اندام شدن تابعی از این سعی هدفمند و همه جانبه نباشد و شکست بخورند در بلندمدت درماندگی و ناامیدی از تغییر، سبب افسردگی­شان می­شود.

علاوه بر درماندگی افراد دارای وزن بسیار بالا، عامل دیگری که می­تواند آن­ها را مستعد افسردگی کند، سنجش کردن خود با بقیه است در دنیایی که باریک اندام بودن مُدِ روز بحساب می­آید.

فکر به اینکه مورد مداقه دیگران به خصوص غیر همجنس قرار نمی­گیرند.

نم نم این افکار چنان از دید ذهنی او را خسته می­کند که بجای آرامش داشتن برای چیره شدن بر چاقی، تحت اثر سنجش کردن خود با بقیه قرار می­گیرد و حتا گهگاهی فکرخوانی هم می­کند به عنوان مثال «چون من چاق هستم احتمالاً از این که با من خرید بیاید خجالت می­کشد و برایش افت کلاس حساب می­شود».

سنجش کردن خودشان با سایرین در بیشتر موقعیت‌ها نابجا قلمداد می­شود چون هرکسی شرایط مخصوصی برای زندگی خود دارد.

این سنجش کردن ذهنی نابجا افراد دارای وزن بسیار بالا را مستعد افسردگی می­کند و چون در طی روز بارها تکرار می­شود و نتیجه گیری خاصی را در بر ندارد، حسی دال بر نفرت از خود، خودتخریبی یا خودسرزنشی را برای فرد بهمراه دارد.

نم نم این افکار و ذهنیت­‌های منفی از خود، کل سطح ادراکی و روان فرد را تحت اثر گذاشته و سبب حالتی دال بر بی انرژی بودن و خمودگی در فرد می­شود.

بی انرژی بودن، خمودگی و بی­ علاقگی به امور، مشخصه اساسی اشخاص افسرده است.

در این راستا باید افزود که بهترست افراد دارای وزن بسیار بالا با آگاهی نسبت به افکار، حالت­ها و رفتارهای خاص خود، که در طی زمان تجربه می­کنند و می­تواند عاملی برای افسردگی باشد با یاری روانشناس شناسایی کرده و بر آن فائق آیند.

چرا که ارتباط چاقی و افسردگی کاملاً دو سویه است یعنی هم افسردگی سبب چاقی می­شود و هم چاقی سبب افسردگی.

از یک طرف با غلبه افسردگی بر فرد، امید و انگیزه برای باریک اندام شدن اندک خواهد شد چون انرژی­ای که حتماً برای تغییر وجود داشته باشد، نیست.

و همچنین با فربه شدن، محدودیت ­هایی از قبیل؛ زود خسته شدن، اندک تحرکی، خواب بیشتر و غیره خواهیم داشت که در مجاور نداشتن یک سبک و شیوه زندگی مطلوب منتهی به افسردگی خواهد شد.